کتاب قانون شفا نوشته کاترین پاندر.
نمیدونم چند نفرتون این کتاب زیبا رو خوندید در واقع کلام اصلی این کتاب در مورد شفا و تندرستی روح و جسم است و اینکه خداوند در وجود انسان شکلی از شفا را قرار داده که میتونه با زدودن کینه , نفرت , دروغ , و خیلی از صفاتی که با روح پاک انسان سازگار نیست خودش را شفا دهد و حتی بسیاری از بیماریها از جمله سرطان , زخم معده و ... حاصل تفکر ناسالم , بدبینی , حسادت , دروغ , انزجار و ... است و با زدودن این صفات از وجود آدمی کم کم سلامت انسان هم بازخواهد گشت.....
یک قسمتی داشت این کتاب تحت عنوان چرا انسانهایی که معنوی هستند و نیکوکارند بعضا بیمار هم هستند و حتی روحیه ای معترضانه دارند , واقعا این مشکل در زندگی شخصی من وجود داره و یکی از دغدغه های فکریم هست که واقعا چرا دین در بعضی از انسانها نه تنها باعث سعادت آنها نمیشه بلکه بدتر از اون شکلی بیمارگونه و معترض هم پیدا میکنه و جواب سوالم رو در این قسمت پیدا کردم و یه جورایی تصمیم گرفتم این مطلبو بعد از مدتها اینجا بذارم....
"بسیاری از مردم بعلت آرمان کاذب و تصور نادرستی که از خداوند می پندارند که خدا در دوردستهاست و منتظر است که کار اشتباهی از آنها سرزند و با نزول بیماری یا پدید آمدن مشکلی آنها را مجازات کند , این افراد باورهای منفی انحراف یافته ای درباره آفریدگارشان دارند که سلسله ای از واکنشها و اندیشه های منفی درباره خودشان و جهان پیرامونشان ایجاد میکند, این گرایشها به سیمای حق بجانب بودن و مقدس نمایی و ملامت و انزجار از هر کس که با اعتقاداتشان همرنگ نباشد بروز میکند , این گرایشهای منفی علت آن است که چرا این همه انسانهای نیکو از بیماری رنج میبرند و بجای اینکه نحوه اندیشیدن خود را زیر سوال برند خدا را مسئول بیماری خود میدانند, علت بیماری این افراد حق بجانب و رنج های آنها این است که در همنوعانشان عیوب بیشمار می بینند (یا فقط بدنبال عیوب دیگران هستند).
آلفرد آدلر روانشناس اتریشی عیب جویی آنها را نوعی مقدس نمایی و یا پرهیزکاری ناسالم و یا روان نژند میخواند نه ناشی از ایمانی سالم.
پرهیزکاری راستین یعنی ایمان به نیکی خدا , و بازگشت به آن نیکی , چون خداوند مهربانی ست که فقط نیکی متعالی را نصیبتان میگرداند نگریستن به خدا یعنی بازگشت به زندگی و تندرستی و سرزندگی , خدا بخشاینده سلامت است و آنچه برایتان سلامت نیاورد نمی تواند خواست خدا باشد و هرگونه بیماری در جسم نشانه نوعی ناپاکی در ذهن است . هرگز به علت پاکی و خوبیهایتان بیمار نمی شوید , بیماری نمایانگر بی قراری و ناآرامی ذهن است .....
و در قسمتی دیگر:
لازم نیست در اینجا در جهنم زندگی کنید تا بعدا بهشت نصیبتان شود , بهشت یعنی آرامش و صلح و دوستی با خودتان , همنوعانتان , و آفریدگارتان . هرگاه در این هماهنگی و آرامش باشید ذهنا در بهشت به سر میبرید و جسما نیز سالم و تندرست خواهید بود."
سلام.
یه عده ای خدا را باعث آرامش می دانند و عده ای باعث آسایش و عده ای هم در این اشتباه هستند که آرامش و آسایش یکی است! دسته سوم هم دنیا رو می بازن و هم آخرت رو...
ممنون از حضورتون در وبلاگم
سلام فرزانه جون

من نخوندم این کتابو
ولی اگه تنبلی نکرده و بگیرمش حتما خواهم خوند
وبلاگ جالبناکی هم داریا
مطالبش تا اونجایی ک خوندم قشنگ بودن
شما لینک شدی
سلام دوست گلم

لطف داری شما ممنونم
مرسی بابت لینک
خوشحالم کردی